مقاله ای که شاید ممکن است سرم را بر باد بده!

 

امروز شاید باور این واقعیت برای ما سخت باشد زمانی که مسیحیت در جهان بوجود آمد، یک دین نامیده نمیشد. مسیحیت یک‌ «بی دینی» بود. تصور کنید که وقتی همسایگان مسیحیان اولیه از آنها درباره ایمانشان سوال می کردند: «معبد شما کجاست؟» ایمانداران مسیحی جواب میدادند که آنها معبد ندارند. «اما چگونه می تواند این باشد؟ کاهنان شما کجا کار و خدمت و موعظه میکنند؟» مسیحیان پاسخ میدادند که آنها کاهنان و کشیشان ندارند. «پس شما کجا خدایتان را میپرستید و برایش قربانی و هدایا میبرید؟» و باز مسیحیان جواب میدادند که ما جای خاصی برای بردن هدایا به خدایمان نداریم.

یهودیان به ایمانداران اولی کافر میگفتند و آنها را زجر میدادند و به قتل میرساندند. رومیان آنها را آتئیست خطاب میکردند و زندانیشان میکردند و بعضی را اعدام و مصلوب. اما مسیحیان اولی خود را Tertium quid خطاب میکردند. یعنی «چیزی کاملا متفاوت.» آنها اعتقاد داشتند که خودشان معبد مقدس خداوند هستند و عیسی مسیح سر و کاهن اعظم آن. وآن عیسی که خداوند نیز میباشد، در همه جا پرستش باید بشود نه فقط در ساختمان های خاصی و روزهای معینی. (گرفته شده از کتاب «خدای گمشده» نویسنده Timothy Keller)

پس از خودمان باید بپرسیم: چرا ما آنقدر با کلیسای اولیه فرق داریم؟ آیا نباید الگویمان باشد؟ کلیسایی که مسیح را با چشم دیده و او را لمس‌کرده بود. کلیسایی که مرگ و قیامش‌را و صعودش را به چشم دیده بود. آیا ما مسیحیت را از آنها بیشتر بلدیم و بهتر یاد گرفته ایم که ساختمان های آنچنانی به اسم معبد و کلیسا میسازیم، کشیش ها و اسقفان و معلمین و میسیونرها زیاد داریم و رقابتمان شده کدام به بیشترین افراد بشارت میدهیم و کدام بیشترین را به مسیح آورده ایم؟ خود را افرادی پر از روح القدس و انجام دهنده ی تمام احکام خداوند جلوه میدهیم غافل از آنکه افرادی مذهبی بیش نیستیم که مسیحیت را با برنامه هایمان و ساختمان هایمان تبدیل کرده ایم به زندان که در آن نه تنها خود زندانی مذهب شده ایم بلکه خیلی ها را نیز با خود وارد این زندان کرده ایم.

لحظه ای در مسیحیت خود مکث کنید و ترمز کامل بگیرید. به دور و اطراف خود نگاه کنید. آیا مانند مسیح کلام خوش انجیل را برای فقرا و شل ها و جزامی ها و مریض ها و گناه کاران و آنانی که لباس کثیف و ژولیده پوشیده اند میبریم؟ آیا بر سر سفره ی گناه کاران و آنانی که مورد قضاوت دنیا هستند نشسته ایم؟ یا کلیسایمان از بوی عطر گل و گلاب با افرادی که خود را نیکوکار و صالح و عادل و درستکار می پندارند پر است؟ و با هدایت روح القدس اگر متوجه شدیم از راه مسیح منحرف شده ایم، دیر نیست که توبه کنیم و برگردیم بشویم مانند کلیسای اولیه. بازگشت‌کنیم بشویم مانند کودکیمان. من شخصا این حرکت را انجام دادم و خجل نیستم بلکه افتخار میکنم که خداوندم مرا از چنگ دین نجات داد. هللویا